در آخرین جلسه هیات دولت هم، پیش از انتقال قدرت به ابراهیم رئیسی، حسن روحانی طبق معمول، ضمن دفاع از اقدامات و تصمیمات دولتهایش، بار دیگر از موانع ایجاد شده سر راه برطرف کردن تحریمها گله و از تصمیمات دولتش در زمینه مهار بحران کرونا دفاع کرد. این در حالی است که آمار مبتلایان به کرونا تقریبا در اغلب استانهای کشور، بهویژه در خوزستان، سیستانوبلوچستان و از هفته گذشته در تهران، بهشدت در حال افزایش است و تعداد فوتیها رو به فزونی. در رابطه با چرایی ضعف عملکرد دولت و وزارت بهداشت و نیز مشکلات موجود ساختاری، «فراز» گفتوگویی کرده است با عباس عبدی روزنامهنگار، پژوهشگر و فعال سیاسی.
چه اتفاقاتی افتاد و یا چه موانعی موجب شد که کرونا در کشور ما به چنین نقطه فاجعهباری برسد و غیرقابل کنترل شود، چنانکه وزیر بهداشت دست به دامن رهبری شده تا قرنطینه نظامی صورت بگیرد. آیا با تدابیری مانند تسریع در واردکردن واکسن و کنترل علمی و نظارت دقیق نمیشد جلوی رسیدن به این وضعیت خطرناک را گرفت؟
برای ارزیابی عملکرد سیستم بهداشتی در موضوع کرونا، یا هر موضوع دیگر در ایران، باید چند عامل را نظر گرفت. یکی عملکرد و قواعد حاکم بر کل ساختار کلان حکومتی است، دیگری شرایط ویژه جامعه است، سوم هم عملکرد کلیت دولت و در نهایت نقش وزیر مربوطه است. این چهار عامل را باید در نظر گرفت.
عملکرد در مورد کرونا اینگونه نیست که همه مسئولیت با وزیر باشد. هرچند وزیر بهداشت بسیار ضعیف عمل کرد و در قامت یک شخصیت و مدیر حرفهای ارزشمند ظاهر نشد، خیلی تبلیغاتی عمل کرد، عصبانی بود و فکر میکرد با سخن گفتن و گفتار میتواند مسائل را حل کند و حتی در ورود به حوزه عمومی بیشتر از زاویه نقزدن و بلوف زدن و منحرف کردن افکارعمومی وارد شد، تا از موضع آگاهیبخشی.
سهم هر یک از عواملی که گفتید در رسیدن به شرایط کنونی چقدر است؟
به نظرمن وزیر بهداشت غیرمشورتی و به دور از مشارکتجویی جامعه پزشکی عمل کرده است. بخش قابل توجهی از وضعیت کرونا که امروز به این نقطه رسیده، مرتبط است با نقش خود وزیر. اما آن عوامل مذکور دیگر هم نقش ویژه خود را ایفا کردند و نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
منظور چه شرایطی است؟
نظام تصمیمگیری درایران ، نظامی است که شفافیت کافی ندارد، روابط خارجیاش را قفل کرده، علم به معنای دقیق کلمه در این سیستم پذیرفتنی نیست. از همه مهمتر یک نوع بیاعتمادی متقابل بین مردم و کل سیستم وجود دارد. و همچنین شکاف موجود بین نظام و ساختار دولت و حکومت، تاثیر بهشدت منفی خودش را بر هر نوع برنامهریزی برای کنترل کرونا، گذاشته است. و با توجه به وجود تحریمها، وضعیت اقتصادی که ایران درگیر آن است، دست دولت را برای تصمیمهای موثر بسته است. بنابراین همه دستاندرکاران سعی کردند به نحوی مشکلات را نادیده بگیرند، بلکه در آینده خود به خود حل شود!
یعنی ساختار، راهبرد روشنی برای مقابله با کرونا نداشت؟
در مجموع فکر میکنم مسئولان از ابتدا هم هیچ تصور روشنی درباره اهمیت کرونا و خطراتی که مردم را تهدید میکند، نداشتند. مجموعه این مسائل موجب شد که مواجهه با کرونا با تاخیر انجام شود. در واقع به دلیل نداشتن یک تصویر کلی، شناخت و مواجهه با آن، هم تاخیر اتفاق افتاد و هم عملکردها و برنامهریزیها ناقص انجام شدند. وزارت بهداشت و دولت بخشی از انرژی خود را روی تبلیغات گذاشتند بهجای اینکه بهصورت علمی و جدی با مسئله برخورد کنند.
بخشی از نارضایتی مردم به تاخیر در واکسیناسیون بر میگردد...
مسئولان تمام تلاش و تبلیغات خود را روی تولید واکسن داخلی گذاشتند، بلکه از این طریق بتوانند دستآورد بزرگی را به جهان نشان دهند. اینطور به نظر رسید که برای آنها جان خود مردم ایران نسبت به این نمایش اهمیت کمتری دارد. و بیشتر آن نمایشی که سیستم انتظار تحققش را داشت، برایشان مهم بود. در واقع، تولید واکسن داخلی؛ در درجه اول نمایشی برای جهان بود و این را از سخنان مسئولان امر میتوان فهمید. که خوب! این نمایش هم تاکنون موفق نبوده و تشتتی که در ساختار تصمیمگیری در میان دولت و نهادهای دیگر هست و نیز محدودیتهای دولت به لحاظ مالی و ناتوانی در خرید واکسن و مجموعه عوامل دیگر موجب شده که جامعه ایران به این وضعیت فلاکتبار دچار شود.
مقصر اصلی چنین وضعیتی کیست؟
به نظرمن اگر تقصیرها را بخواهیم تقسیمبندی کنیم، شاید حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد، مقصر شخص وزیر بهداشت است. ۳۰ تا ۴۰ درصد هم ساختار کلی تصمیمگیری در ایران و شرایطی که در اثر تحریمها متحمل شدیم، در بخشی هم آقای روحانی مقصر این وضعیت است. البته این تقسیمبندیها کاملا قراردادی است. آنچه که برای جامعه ایران مهم است وضعیت موجود است و مسئولیتش هم بهطور کامل متوجه کل ساختار وزارت بهداشت و رئیسجمهور و تحریمها و ... است که در کنار هم یک بسته کامل تشکیل دادهاند برای ابتلای جامعه به این وضعیت فلاکت بار!
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟